محل تبلیغات شما
این خانه زندان است؛ چه زندان خیال انگیزی!من و تنهایی در این زندان خیال انگیز جولان می دهیم.فردا ماه می گیرد.و من بی حس تر از همیشهدنبال آینده می گردم.کار اجباری، دوست داشتن اجباری و زندگی اجباری؛ همه ی اینها یک معنی می دهند این را وقتی فهمیدم که به اجبار یکی از کفش های عجیب و سیاه آن مغازه را انتخاب می کردم.حالا یک حسی می گوید؛ این وضعیت را خودت به خودت اجبار کردی، اگر کاری نداری برو.

پذیرایی از پاییز

میگذره به اسم شب و روز...

هوا ی ابری آخر آبان در این حوالی چگونه است?

زندان ,کاری ,خودت ,یک ,برو ,اجبار ,اگر کاری ,زندان خیال ,انتخاب می ,عجیب و ,های عجیب

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

. گلچینی از چامه ها Richard's style مرصاد شعبانی پایگاه اطلاع رسانی تخت سلیمان مهربانی ساده است، ساده تر از آنچه فکرش را بکنی !! consnirama درایوهای صنعتی - پارس اتوماسیون hagatochen canetaper